پرورش ماهی این بار در آب های شور بیابانهای بافق
یادداشت/ همیشه واژه بیابان را مصداق نابودی، فقر، مهاجرت و تخریب گرفته ایم. همیشه گفته ایم ما و بیابان محال است و بیابان عین زوال است. الحق والانصاف قلم حق بیابان را به خوبی ادا نکرده است و در حق بیابان ها جفا شده است. اما بخش اعظمی از وجود بیابان موهبت است، موهبت الهی.
صبور ترین و سخت کوش ترین انسان ها در دل بیابان ها زندگی می کنند، عارف ترین و دانشمند ترین انسان ها برخاسته از مناطق بیابانی هستند، مقاوم ترین گونه های گیاهی زندگی خود را در بیابان ها یافته اند. از آنجایی که انسان ها به علت خشکی بیابان ها از آن گریزان بوده اند اما این محیط شگفت انگیز همواره برای آنان پر رمز و راز، ناشناخته و گاه ترسناک بوده است اما حقیقت این است همان قدر که جنگل ها، مراتع، اقیانوس ها و علفزارها زیبا هستند، بیابان ها نیز جذابیت و پتانسیل های منحصر به فرد خود را دارند و این مناطق به ظاهر بی روح که معیارهای انسانی را به تمسخر گرفته اند تاثیر عظیمی بر مشاهدات و تفکرات آدمی داشته اند.
این چند سطر را نوشته ام تا به تیتر خبری که دیروز ایرنا آن را نشر داد اشاره کنم؛ پرورش ماهی این بار در آب های شور بیابانهای بافق.
قبلاً هم یک بار این خبر را شنیده بودم که مردی سختکوش در یزد در کنار اقدامات بیابان زدایی ماهی کپور پرورش داده بود که وزن آن به 16 کیلو رسیده است و توانمندی های این کشاورز نمونه در آن سوی آب ها توسط رسانه ها به تصویر کشید شده است.
رییس وقت سازمان جنگل ها- سید حمید کلانتری- این مرد سختکوش را به سازمان جنگل ها دعوت کرد و او را مورد تشویق قرار داد.
...وقتی نام کویر به میان میآید، هر شغل وحرفه ای ممکن است به ذهن آدمی خطور کند جز پرورش ماهی، اما در سرزمین آفتاب، آنجا که خورشید با تیغ سوزانش بر پیکره کویر خراشی از خشکی ایجاد میکند، مردانی پرتوان و سختکوش با پشتکاری مثال زدنی فعل خواستن را به خوبی صرف کرده و دست به پرورش ماهی زدهاند. این اقدام به واقع شبیه به یک جهاد است. جهادی از جنس آب؛ جهادی که علاوه بر تولید، اشتغالزایی قابل توجهی را در بافق ایجاد کرده است.
... یاد سخنان مدیرکل منابع طبیعی استان خراسان جنوبی می افتم که می گفت سرزمین خراسان خشک و تشنه است و امسال 100 میلیمتر باران از آسمان این استان پایین نیامده است اما جل الخالق به هر سوی این کشور پهناور که می نگری محصولات خاک زرخیز این استان را می بینی؛ زعفرانی که رنگش طلاگونه است و چشم ها را می نوازد، عنابی که شفا بخش است و زرشکی که مهمان ناخوانده هر سفره ایرانی است.
با خود می گویم خداوندا این سرزمینی که خشک است،ا ین گونه است، اگر آب داشت اکنون چه می شد؟!
/شاید وقتی دیگر...
*خبرنگار مرکز اطلاع رسانی سازمان جنگل ها

نظر شما :